باران عشق

Love


شعر عاشقانه

به خدا حافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی ودلم ثانیه ای بند نشد
لب تو میوه ممنوع ولی لبهایم
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد
با چراغی همه جا گشتم وگشتم در شهر
هیچ کس هیچ کس اینجا به تو مانند نشد
هر کسی در دل من جای خودش را دارد
جانشین تو در این سینه خداوند نشد
خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
عاقبت با قلم شرم نوشتند:نشد!

یک شنبه 14 خرداد 1390برچسب:,

|
 
شعر عاشقانه...(تقدیر)

من از زمانه که دست تو داد تقدیرم
هنوزم که هنوز است سخت دلگیرم
تو رفته ای و من اندر هجوم خاطره ها
چو قاب عکس قدیمی اسیر تصویرم

 

 

 

شنبه 14 خرداد 1390برچسب:,

|
 
داستان بسیار زیبای ملاقات

ظهر یک روز سرد زمستانی ،وقتی امیلی به خانه برگشت ،پشت در پاکت نامه ای را دید که نه تمبری داشت و نه مهر اداره ی پست روی ان بود.فقط نام و ادرسش روی ان نوشته شده بود. 

او با تعجب پاکت را باز کرد و نامه ی داخل ان را خواند: 

 «امیلی عزیز،عصر امروز به دیدار تو می ایم تا تو را ملاقات کنم 

با عشق ،خدا» 

 

امیلی همانطور که با دست های لرزان نامه را روی میز می گذاشت،با خود فکر کرد که چرا خدا می خواهد او را ملاقات کند؟ او که ادم مهمی نبود.در همین فکر بود که ناگهان کابینت خالی اشپز خانه را به یاد اورد و با خود گفت :من که چیزی برای پذیرایی ندارم!پس نگاهی به کیف پولش انداخت .او فقط ۵ دلار و ۴۰ سنت داشت با این حال به سمت فروشگاه رفت و یک قرص نان فرانسوی و دو بطری شیر خرید.وقتی از فروشگاه بیرون امد ،برف به شدت در حال بارش بود و او عجله داشت تا زودتر برسد و عصرانه حاضر کند. در راه بازگشت ،زن و مرد فقیری را دید که از سرما می لرزیدند،مرد فقیر به امیلی گفت: 

خانم ما خانه و پولی نداریم . بسیار سردمان است و گرسنه هستیم. ایا امکان دارد به ما کمک کنید؟ 

امیلی جواب داد:متاسفم،من دیگر پولی ندارم و این نان ها را هم برای مهمانم خریده ام. 

مرد گفت:بسیار خوب خانم،متشکرم.و بعد دستش را روی شانه ی همسرش گذاشت و به حرکت ادامه دادند. 

همانطور که مرد و زن فقیر در حال دور شدن بودند امیلی درد شدیدی را در قلبش احساس کرد.به سرعت بدنبال انها دوید. 

اقا ،خانم،خواهش میکنم صبر کنید.وقتی امیلی به زن و مرد فقیر رسید ، سبد غذا را به انها داد و بعد کتش را در اورد و روی شانه های زن انداخت. 

مرد از او تشکر کرد و برایش دعا کرد. وقتی امیلی به خانه برگشت یک لحظه ناراحت شد چون خدا می خواست به ملاقاتش بیاید و او چیزی برای پذیرایی نداشت.همانطور که در را باز می کرد،پاکت نامه ی دیگری را روی زمین دید،نامه را برداشت و باز کرد: 

«امیلی عزیز 

از پذیرایی خوب و کت زیبایت متشکرم، 

با عشق  ،خدا..... .»

 

 

 

شنبه 14 خرداد 1390برچسب:,

|
 
شعر عاشقانه..(یادت هست؟)

باز هم محکومم،به زندان خاطرات
سرگردان ایام گذشته،با کوله بار سنگین تلخ و شیرین
دیوارهای خاطرات کرو کورو لالم کرده
و باز هم عبوری تکراری بر خاطرات
عبوری که هر چند تکرار می گردد شیرین است
......آیا میدانی؟
آن روز آخرین سطر طوفان که تمام شد تو آغاز شدی
با گونه هایی از گل خورشید
و آخرین قطره که بارید تو آمدی ، با دستهایی از تبار دریا
دریایی که تا موج شدنش فقط جوانه زدنی فاصله داشت
آری باز هم تکرار خاطرات
یادت هست؟

 

 

شنبه 14 خرداد 1390برچسب:,

|
 
داستان عاشق و معشوق...(روز بارانی...)

 

اولین روز بارانی را به خاطر داری؟

غافلگیر شدیم
چتر نداشتیم
خندیدیم
...دویدیم
و
به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم
دومین روز بارانی چطور؟
پیش بینی اش را کرده بودی
چتر آورده بودی
و من غافلگیر شدم

سعی می کردی من خیس نشوم
و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود
و سومین روز چطور؟
گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری
چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد
.
و
و
و
و
چند روز پیش را چطور؟
به خاطر داری؟
که با یک چتر اضافه آمدی
و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر راه برویم
.
.
.
فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم
تنها برو
.
.

دکتر علی شریعتی

 

 

 

جمعه 13 خرداد 1390برچسب:,

|
 
بهترین شعر عاشقانه...

چگونه از نگاه تو

دور بایستم

که در بی آوازی
 

حریم واژه را شکسته ای و من حتی

نفس برای کشیدن هم

ندارم از بی تابی

چگونه سر می کنم خویشتن را

نمی شود تو را رعایت کرد

و باورت هیچ سخت نیست

که بودن ات حکایتی دارد

نبودن ات حکایتی دیگر

 

 

جمعه 13 خرداد 1390برچسب:,

|
 

صفحه قبل 1 ... 27 28 29 30 31 ... 88 صفحه بعد



دعای باران چرا ؟ دعای عشق بخوان ! این روزها دلها تشنه ترند تا زمین خدایا کمی عشق ببار...


 

Arash..............

 


آبی دلان پارسی
عاشقانه ها
عشقانه ها
راز عشق
سر گذشت یک عشق ...
نجوای عشق
ஜღஜدوستی وعشق ஜღஜ
LOVEY GIRLS
عشق من دوست دارم
♥♥ عاشقانه ها ♥♥
تک درخت عشق
عاشقی به نام فاحشه
عشق من و تو!
آموزش عاشق شدن
هنوز هم عشق
فقط عشق
خسته
خسته ام
***خسته عشق***
خسته از عشق .....
ღ♥ღعشقღ♥ღ
تو را چه عاشقانه دوست داشتم !!! ولی تو !
تنهاترین عشق روزگار
کلبه تنهایی من
❤☆❤ کــلبــه تنــهایــی من❤☆❤
عشق خسته
♥♥♥♥♥♥ عاشقانه ♥♥♥♥♥
love
شوری سنج اب اکواریوم
کمربند چاقویی مخفی

 

 

حرف دل/دیگه کارم تمومه
Mohsen RahimPour - Aramesh
تنهایی
ای آنكه می پرسی عشق چیست
عــــــــشــــق
شکسته های دلش
امشب به یاد تک تک شب ها دلم گرفت

 

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی


آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 126
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 126
بازدید ماه : 192
بازدید کل : 347295
تعداد مطالب : 527
تعداد نظرات : 101
تعداد آنلاین : 1

Alternative content